یابن الحسن ! 

عزیز دلم !

آقای مهربانم !

تو نیستی و جهان من پر از سكوت و تنهایی ست 

تو نیستی و دل من در ققس سینه نغمه دلتنگی می سراید

تونیستی و اینجا هیچ چیز زیبا نیست 

هیچ چیز شادی بخش نیست 

هیچ چیز در من شور زندگی بر نمی انگیزد 

حس می كنم دارد دیر می شود 

نمیدانم این دردها از جان خسته من چه می خواهند !

نمیدانم چرا اینهمه بغض درگلوی زخمی ام خیمه زده 

خدا كند كه زودتر از ....... بیائی 

خدا كند كه آمدنت دیر نشود